ریشه یابی کنیددرابتدا بايد دقت كنيم كه ريشه ي آن حركت ناخوشايندي كه كودك انجام مي دهد چيست؟ آيا نياز او براي جلب توجه است؟ آيا آن كار به اوآرامش مي دهد؟آيا نیازحسی است؟آيا سطح توانائي اش در همين حد است؟آيا عادتي است؟
هر كدام از اين موارد كه باشد نمي توان با گفتن يك دستور بكلي قال قضیه را كند به جاي آن بهتر است به قول معروف گولش بزنيم!این اصطلاح در اصل یک تکنیک رفتار درمانی است که یک کار مطلوب را جایگزین رفتار نامطلوب می کنیم.
جهت انجام این تکنیک بهتر است از واژه زیر استفاده کنیم که اگر توونستی، این کار را بکنی؟!در این مواقع اگر نیاز کودک به جلب توجه ریشۀ حرکت ناپسندش باشد سریعاً فعالیت دلخواه شما را جایگزین می کند.مثلا به کودکی که مدام برهمه چیز لگد می زند می گویم.
بیا ببینیم زورت می رسد تا به این توپه لگد بزنی؟اگر راست می گی و خیلی قوی هستی بیا کمک کن این صندلی ها رو تنهائی جمع کن.در این حالت در اثر اشتغال به فعالیتی از نوع موازی،مشارکتی،رقابتی و هر نوع دیگر،او را از حال و هوای حرکت ناپسندش بیرون بیاوریم بدون این که احساس کند ما روی فلان حرکت او حساس می شويم.
ضعیف نباشید
در حقیقت باید از موضع قدرت و عقل برخوردکنیم و نقطه ی ضعفمون را نشان ندهیم.چرا که دیده ایم خیلی از ماها عملاً آنقدر واکنش شدیدی به رفتارهای کودکان نشان می دهیم که کودک هر قدر که کوچک باشد متوجه می شود که نقطه ضعف ما در کجاست!در مورد دوم،این که واقعاً آن چیزی که از کودک می خواهیم،جداً چه ضرورتی دارد؟…
حساب و کتاب امر و نهی هایتان را داشته باشید
یادمان باشد که همیشه حساب و کتاب و تعداد امر و نهی هایمان را در یک روز داشته باشیم.می دانید چرا؟چون والدین زمانی که خسته اند و حوصله ی کاری را ندارند ،تعداد امر و نهی هایمان خیلی بیشتر از زمانی است؟که دوست داریم به دل کودک راه بیاییم تا خودش به کشف محیط بپردازد.
هم چنین این که درست مقابل این لجبازی که الان دغدغه ی ذهنی ماست،یکی از علائم سندرم موسسه زدگی،مطیع بودن بسیار زیاد و از خود ایده نداشتن و کاهش اعتماد به نفس و کاهش عزت نفس و احساس پوچی و بی تفاوتی است.مواظب باشیم که آنقدر که این امر و نهی ها و دستورات را کش ندهیم که یک زمان از آن طرف خیلی چیزها را از دست بدهیم.
و حالا در مورد دیسیپلین که والدین هیچ وقت از دستوری که داده اند نباید چشم پوشی کنند،برای همین مواقعی که دستوری می دهیم باید دقت داشته باشیم که کودک در حالتی باشد که بتواند دستور ما را انجام دهد.(به قول معروف مودش مناسب باشد).
اما اگرجواب ندادباید از روش های مختلف رفتاری جهت شکل دهی فعالیت استفاده کنیم تا در نهایت به کتک زدن و تنبیه بدنی ختم نشود.البته تنبیه می تواند کاربرد داشته باشد مثل محروم کردن کودک از فعالیتی که دوست دارد،یا خاموشی یعنی بی توجهی به او…اما در عین حال باید فراموش نکنیم که نه تنها تمام کودکان بلکه تمام آدمهای دنیا تشنۀ دوست داشته شدن و محبت هستند.
کودکان گدای محبتند
و در یک کلام کودکان گدای محبت می باشد.می دانید یعنی چه؟یعنی شما والدین می توانید آنقدر به یکدیگر و کودک تان مهر بورزید که یک گوشه چشم و خم ابروی شما،از صد تنبیه و کتک و شکنجه برای کودک دردناک تر باشد!…و برعکس می توانید آن چنان در رابطه عاطفی و خانوادگی تان دیسیپلین اعمال نمايید که کودکان را تشنۀ محبت سازید!…
توجه داشته باشیم که شاه کلید دیسیپلین خانوادگی نظم و ارتباط صحیح ،و برقراری رابطه عاطفی و انسانی است.تا زمانی که نتوانید کودک را یک انسان با یک سری نیازهای ویژه خود در نظر بگیرید تلاش برای برقراری دیسیپلین خانوادگی معنا نمی گیرد.یک انسان سالم تمام خصوصیات مثبت و منفی را با هم تجربه می کند اعتماد به نفس بالا،یا خرد شدن آن،خودباوری و عزت نفس و احساس تنفر از برخی چیزها همگی خصلت های روحی است.مهم این است که والدین به او یاد بدهند که او کجا و چگونه می تواند از آنها استفاده کند.
تنبیه بدنی ممنوع حتی نیشگون
مشاركت دادن كودك در انجام امور، مشورت خواستن از وی بویژه در اموری كه مستقیم به كودك مربوط میشود، برای مثال در چیدمان اتاقش، احترام گذاشتن به خواست و سلیقه كودك، تشویق مناسب و به اندازه در صورت انجام كارهای خوب و درست، شناختن هدف وی از لجبازی و توجه كافی به كودك به نظر كارشناس علوم تربیتی مهمترین روشهای كاهش لجبازی در كودك است.
فراموش نشود لجبازی كودك یك روزه شكل نمیگیرد و یك روزه هم برطرف نمیشود.
لجبازی برای كودك به مرور به یك عادت و خصلت رفتاری و همچنین روشی برای پیشبرد كار، جلب توجه و اظهار وجود تبدیل میشود و رفع آن نیازمند زمان و توجه است. نكته اصلی درباره لجبازی كودك اجتناب از تنبیه وی است. لجبازی یك خصلت بد و پلید نیست و برای كودك هدف محسوب نمیشود. بر این اساس در مقابل لجبازی وی نباید از حربه تنبیه استفاده كرد.
تنبیه بدنی هم به كلی مطرود است و از نظر كارشناسان حتی نیشگون یا سیلی آرام نیز تنبیهی مخرب برای روان كودك محسوب میشود. تنبیه بدنی به جای جسم، روان كودك را نشانه میرود و تاثیری بسیار مخرب برجا میگذارد. تنبیه بدنی به مدت طولانی و حتی برای همیشه در یاد كودك میماند و همین فراموش نكردن بخوبی گویای تاثیر مخرب آن بر روان كودك است.
موضوعات مرتبط: لجبازی
کودک باهوش...
ما را در سایت کودک باهوش دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : ravanshenasikodakmeybod بازدید : 173 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 16:09